یکشنبه 86 آذر 4 , ساعت 10:49 عصر
سلام...
زبان تن و زبان کلام در هر شرایطی در تمام ابعاد زندگی واقعا مهم هستند.منظورم اینه که اگر بخواهم به بچه هام مهارتهایی رو بیاموزم؛باید کاری بکنم که درس دادنم هم براشون جذاب باشه.
بدن ما مانند لحنمان باید محکم و استوار و همینطور از استحکام کافی برخوردار باشه؛تا پیامی که مخابره میکنیم با تمام وجود صورت خارجی پیدا بکنه و بچه ها به راحتی اونو لمسش کنند.
_هنگام انتقال مطلب به بچهها،از صدای محکم اما مطمئن و جالب استفاده کنیم.
_ لحن صدای ما باید آرام و در ضمن جلب توجه کند.
_ برای هماهنگ کردن زبان تن با لحن صدای محکم و مطمئن، مهم است که حضوری بدون تردید داشته باشیم و بدنمان هم حالت باز و گشوده داشته باشد.
_ پاهامون به روی زمین مستقر شده باشد و در عین حال تماس چشمی خیلی خوبی هم بر قرار کنیم و حالات چهرهمان هم کاملا طبیعی باشد.
وقتی با لحن مثبت و صدای آرام حرف میزنیم؛جنگ بر سر قدرت متوقف میشود.بچه ها در این مواقع در موقعیتی قرار میگیرند که میتوانند خودشان را اصلاح کنند.
کلام محدودیت گذار مانند پله برقی است که شما را از طبقه بالا به طبقهی پایین میبرد و حرکت آرام و یکنواختی دارد.
بچهها در خانه ممکن است همیشه قبل از خواب؛سروصدا راه بیندازند و یا در کلاس درس ممکن است بخواهند کلاس را ترک کنند.اگر ماها متوجه این امور نباشیم و اگر از همان اول محدودیتی برای آنها قایل نشویم،حد و مرز ساختار ماها از هم متلاشی میشود.بعد بچهها هم دچار سر در گمی میشوند.
مثلا اگر در شرایط پرشور و هیجان از دخترم بخواهم به رختخوابش برود؛احتمال آن هست که حرف من را جدی نگبرد.پس بهتر است به جای هر گونه شوخی،با لحن کاملا جدی به او بگویم:«لطفا برای خوابیدن آماده شو.»
به هنگام تعیین محدودیت ،لازم است که دقیق و مشخص باشم.هر چه از کلمات کمتری استفاده کنم،پیام من مشخص تر مخابره میشود.
اینجا را داشته باشید...فعلا خدانگهدار...
زبان تن و زبان کلام در هر شرایطی در تمام ابعاد زندگی واقعا مهم هستند.منظورم اینه که اگر بخواهم به بچه هام مهارتهایی رو بیاموزم؛باید کاری بکنم که درس دادنم هم براشون جذاب باشه.
بدن ما مانند لحنمان باید محکم و استوار و همینطور از استحکام کافی برخوردار باشه؛تا پیامی که مخابره میکنیم با تمام وجود صورت خارجی پیدا بکنه و بچه ها به راحتی اونو لمسش کنند.
_هنگام انتقال مطلب به بچهها،از صدای محکم اما مطمئن و جالب استفاده کنیم.
_ لحن صدای ما باید آرام و در ضمن جلب توجه کند.
_ برای هماهنگ کردن زبان تن با لحن صدای محکم و مطمئن، مهم است که حضوری بدون تردید داشته باشیم و بدنمان هم حالت باز و گشوده داشته باشد.
_ پاهامون به روی زمین مستقر شده باشد و در عین حال تماس چشمی خیلی خوبی هم بر قرار کنیم و حالات چهرهمان هم کاملا طبیعی باشد.
وقتی با لحن مثبت و صدای آرام حرف میزنیم؛جنگ بر سر قدرت متوقف میشود.بچه ها در این مواقع در موقعیتی قرار میگیرند که میتوانند خودشان را اصلاح کنند.
کلام محدودیت گذار مانند پله برقی است که شما را از طبقه بالا به طبقهی پایین میبرد و حرکت آرام و یکنواختی دارد.
بچهها در خانه ممکن است همیشه قبل از خواب؛سروصدا راه بیندازند و یا در کلاس درس ممکن است بخواهند کلاس را ترک کنند.اگر ماها متوجه این امور نباشیم و اگر از همان اول محدودیتی برای آنها قایل نشویم،حد و مرز ساختار ماها از هم متلاشی میشود.بعد بچهها هم دچار سر در گمی میشوند.
مثلا اگر در شرایط پرشور و هیجان از دخترم بخواهم به رختخوابش برود؛احتمال آن هست که حرف من را جدی نگبرد.پس بهتر است به جای هر گونه شوخی،با لحن کاملا جدی به او بگویم:«لطفا برای خوابیدن آماده شو.»
به هنگام تعیین محدودیت ،لازم است که دقیق و مشخص باشم.هر چه از کلمات کمتری استفاده کنم،پیام من مشخص تر مخابره میشود.
اینجا را داشته باشید...فعلا خدانگهدار...
نوشته شده توسط مادرانه | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ