سه شنبه 86 اسفند 7 , ساعت 5:19 صبح
میگفت: «مردها، واقعا قوامی برای زنان هستند. خدا قدرتی در وجود مرد به ودیعه گذاشته ، که بهش اجازه داشتن چهار همسر را میدهد.» خونم به جوش آمد.صورتم قرمز شده بود و در عین حال چشمهایم گرد شده بود.این حرفها را از خیلی ها شنیده بودم. ولی وقتی از زبان کسی میشنوم که به اعتقاد من ،خودش به شدت روحیهی فمنیستی دارد،خوب...حق بدهید که چشمهایم گرد بشوند. مخصوصا که طرف خودش یک زن باشد و به شدت هم حساس.کسی که حتی اگر خدای نکرده یادتان برود بهش سلام کنید؛به شدت مکدر میشود.
میگفت:« همهمان مسوولیم.به خاطر نعمتی که خدا در وجود بندگانش به ودیعه گذاشته است ، مسوولیم.»
بهتون خواهم گفت که بحث بر سر کدام ودیعه بوده است.صبر کنید.این چیزهایی که الان مینویسم ، تماما حرفهای اوست.بخوانیدش . و من هنوز دارم به آنها فکر میکنم و همچنان به دنبال جواب بهتری برایش میگردم .اگر ببینمش بهش میگویم.
یک مرد به طور بالقوه توانایی اداره کردن چهار زن را دارد.اگر میبینیم که در اداره کردن همین یکی هم درمانده شده است،به اعتقاد من در بالفعل رساندن استعدادهای فطریاش کوتاهی کرده است.یک مرد آنقدر باید از نظر علمی،روحی،اعتقادی،مالی،جسمی و خلاصه در همهی زمینهها خودش را تربیت کرده باشد که بتواند در عین داشتن چهار همسر و به نوعی تحت پوشش حمایت خود قرار دادن،بتواند عدالت در همهی زمینهها را به نحو احسن در بین همسرانش پیاده کند.بتواند حمایت عاطفی اش را به طور یکسان تقسیم کند.از نظر مالی هم به نحوی دارا باشد که هیچ کدام در مضیقه نباشند.به گونهای رشد کرده باشد که حتی فرزندانش هم به داشتن چنین پدری افتخار کنند.از آن طرف هم زن هم قدرت تربیت کردن بهترین فرزند ها را دارد.منتهی خودش باید از نظر علمی آنقدر رشد کرده باشد که با داشتن چندین فرزند ، باز بهترین اموزشهای تربیتی را در فرزندانش پیاده کند.
اما در حال حاضر وضع اینجوری نیست.مردهای الان ما حتی نمیتوانند مرز بین همسر خود با مادرشان را به خوبی حفظ کنند.پس چگونه میخواهند قوام خوبی برای زنان خود باشند؟زنهای الان ما از عهدهی تربیت خوب یک فرزند هم درمانده شده اند.برای همین هم از داشتن بیش از دو فرزند امتناع می کنند.چون توانش را در خود نمی بینند.در حالی که خدا قدرت تربیت را در نهاد مادر نهفته است.شما کجا مربیای را خواهید دید که با تمام وجود وقت،محبت،ایثار،حمایت، به معنای کامل کلمه ، به پای متربیاش بگذارد؟شما کسی را به غیر از مادر سراغ دارید؟شما چتری بزرگتر و محکمتر از حمایت پدر بر سایه خانواده اش سراغ دارید؟
هنوز فکرم در گیر و دار این حرفهاست.هنوز...
میگفت:« همهمان مسوولیم.به خاطر نعمتی که خدا در وجود بندگانش به ودیعه گذاشته است ، مسوولیم.»
بهتون خواهم گفت که بحث بر سر کدام ودیعه بوده است.صبر کنید.این چیزهایی که الان مینویسم ، تماما حرفهای اوست.بخوانیدش . و من هنوز دارم به آنها فکر میکنم و همچنان به دنبال جواب بهتری برایش میگردم .اگر ببینمش بهش میگویم.
یک مرد به طور بالقوه توانایی اداره کردن چهار زن را دارد.اگر میبینیم که در اداره کردن همین یکی هم درمانده شده است،به اعتقاد من در بالفعل رساندن استعدادهای فطریاش کوتاهی کرده است.یک مرد آنقدر باید از نظر علمی،روحی،اعتقادی،مالی،جسمی و خلاصه در همهی زمینهها خودش را تربیت کرده باشد که بتواند در عین داشتن چهار همسر و به نوعی تحت پوشش حمایت خود قرار دادن،بتواند عدالت در همهی زمینهها را به نحو احسن در بین همسرانش پیاده کند.بتواند حمایت عاطفی اش را به طور یکسان تقسیم کند.از نظر مالی هم به نحوی دارا باشد که هیچ کدام در مضیقه نباشند.به گونهای رشد کرده باشد که حتی فرزندانش هم به داشتن چنین پدری افتخار کنند.از آن طرف هم زن هم قدرت تربیت کردن بهترین فرزند ها را دارد.منتهی خودش باید از نظر علمی آنقدر رشد کرده باشد که با داشتن چندین فرزند ، باز بهترین اموزشهای تربیتی را در فرزندانش پیاده کند.
اما در حال حاضر وضع اینجوری نیست.مردهای الان ما حتی نمیتوانند مرز بین همسر خود با مادرشان را به خوبی حفظ کنند.پس چگونه میخواهند قوام خوبی برای زنان خود باشند؟زنهای الان ما از عهدهی تربیت خوب یک فرزند هم درمانده شده اند.برای همین هم از داشتن بیش از دو فرزند امتناع می کنند.چون توانش را در خود نمی بینند.در حالی که خدا قدرت تربیت را در نهاد مادر نهفته است.شما کجا مربیای را خواهید دید که با تمام وجود وقت،محبت،ایثار،حمایت، به معنای کامل کلمه ، به پای متربیاش بگذارد؟شما کسی را به غیر از مادر سراغ دارید؟شما چتری بزرگتر و محکمتر از حمایت پدر بر سایه خانواده اش سراغ دارید؟
هنوز فکرم در گیر و دار این حرفهاست.هنوز...
نوشته شده توسط مادرانه | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ