سلام...
جاتون خالی...قرار بود برام مهمان بیاید.دیدم فرصتم کمه. و خیلی کار روی سرم ریخته.میدونستم اگه فکر مناسبی نکنم،به هیچ کدام از کارهایم نمیرسم.ساعت حدود 9 صبح بود که شوهرم تماس گرفت که :«خانم برای ناهار مهمان داریم.»
خانه برای امدن مهمانم آماده نبود.غذا هم نداشتیم.از همه بذتر بچهها آراسته نبودند.اوه...یه فکری...
فوری قلم و کاغذ آوردم . شروع کردم به لیست نوشتن...
1_جارو کل ساختمان
2_خیس کردن برنج
3_شستن میوهها
4ـآماده کردن وسایل سالاد
5ـآماده کردن وسایل سفره
6ـحمام رفتن بچهها
7ـگردگیری کل ساختمان
8ـخوشبو کردن کل ساختمان
9ـتمیز کردن سرویس بهداشتی
با صدای بلند بدون اینکه کس خاصی رو مورد خطاب قرار بدهم ؛گفتم:"بچهها!من لیست کارها رو نوشتم.هرکسی دوست داره به مادر کمک کنه میتونه انتخاب کنه.هر کی زودتر ؛برندهتر.جایزه هم یه مشت پسته خندونه...
می دونین چی شد؟
< language=java>
>
لیست کل یادداشت های این وبلاگ