یکشنبه 86 دی 2 , ساعت 12:40 عصر
دقت کرده ام که بیشتر زندگیهایی که دوام داشته؛زندگیهایی بوده که محور دین در آن پر رنگ بوده.هر جا حضور دین کمرنگ بوده،حس می کنم سردی آن زندگی بیشتر نمود پیدا میکنه.به نظر من وجود دین مثل لوستر میمونه که هرچی قدرت ولتاژ برقش بیشتر و قویتر بوده باشه،لاجرم شاخههای بیشتری از این لوستر روشن میمونه.خوب معلومه که هرچی شاخههای این لوستر بیشتر روشن باشه ،گرمای بیشتری رو به اطرافش میده.
راستی یادم رفت از آقا شوهر تشکر کنم.آخه روز 28 اذر که تولدم بود از من پرسید که سنم چقدره تا بر مبنای سن من بهم پول هدیه بده.برای اولین بار با افتخار سنم را گفتم.کاش 100 سالم بود و الان 100 هزار تومان گیرم میاومد...حیف شد...
نوشته شده توسط مادرانه | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ