سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش بیش از آن است که به شماره آید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
سه شنبه 86 آبان 8 , ساعت 8:28 صبح
سلام ...سلام...

این دفعه دارم اداب معرفی کردن رو به بچه هام یاد می‏‏دم ...نمی دونم درست دارم می‏گم یا نه؟

هرگز ما نباید دونفری رو که با هم اشنا نیستن،برای مدتی طولانی در کنار یکدیگر تنهاشون بذاریم.باید از قبل اونا رو به هم معرفی کنیم.(و گرنه تا اخر مهمونی هر دوشون فقط هی به سقف نگاه می‏کنن). یادمون باشه که همیشه فرد پایین دست رو (چه از نظر سنی،چه شغلی و ...)به فرد بالادست معرفی می‏کنن.منظور از بالادست‏ها اینا هستن؛

خانمها (در مقابل آقایون)
مسن‏ها (در مقابل جوانان)
رؤسای حکومتی (در مقابل بقیه‏ی افراد)

تذکر: حتی اگه پدرتون نیزبسیار قابل معرفی باشد،هرگز او را به یه دوست جوان معرفی نکنین؛بلکه دوست را به پدرتون معرفی کنین.اینجوری؛«بابا،دوستم حامد رو معرفی می‏کنم».
نه این که بگین:«اقا حامد! پدرمو بهتون معرفی می‏کنم».

اما اگه بر فرض فلانی سیاه پوسته و پدر‏تون به تبعیض نژادی معنقده،از قبل پدرتون رو از رنگ پوستش باخبر کنین.اگر هم بعد پدرتون خواست که دوستتون رو عوض کنین،پدرتون رو عوض کنین.
اگه دوست‏تون کشفی کرده،کشف اونو به پدرتون یادآوری کنین.«اقا فضل الله نژاد رو که کاشف قندشور است به شما معرفی می کنم».
توجه...توجه...«اگه دوست تون هم هیچ کشفی نکرده،نباید بگین:«اقای مجاهد رو که هیچ کشفی نکرده رو بهتون معرفی می‏کنم».
برای معرفی بی نوایی که نام فامیل عجیب و بسیارمشکلی دارد؛کافیه او را با نام کوچکش صدا کنین.مثلا؛به جای این که بگین؛ «بابا؛این دوستم یاسید علی تا فتح قدس و مکه،»میتونین بگین:«بابا اقای فاتح رو معرفی می‏کنم...

پی نوشت:به نظر می‏رسه بدون اینکه خودم بخوام وارد بازی ابجی پشت خطی شده‏ام.از دوستان خوب موجود در اددلیستم که دلم برای همه شون تنگ میشه یادی کنم مثل ..
کلک بهار مهربون...وقار خانم نازنین...پدیسار عزیزم ...ناتاناییل خوش فکر...تلاطم صبای شیطون...پشت خطی خوش زبون ...دیبا خانم...
همین جا ازبقیه می خوام دعوت دوستمون رو اجابت کنن..مثل..

اقای حامد...اقای مجاهد...اقای کمیل...اقای امید...اقای مظاهر...



لیست کل یادداشت های این وبلاگ