سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را از خیر پرسیدند فرمود : ] خیر آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود ، بلکه خیر آن است که دانشت فراوان گردد و بردبارى‏ات بزرگمقدار ، و بر مردمان سرافرازى کنى به پرستش پروردگار . پس اگر کارى نیک کردى خدا را سپاس گویى و اگر گناه ورزیدى از او آمرزش جویى ، و در دنیا خیرى نبود جز دو کس را : یکى آن که گناهانى ورزید و به توبه آن گناهان را در رسید ، و دیگرى آن که در کارهاى نیکو شتابید . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 86 بهمن 29 , ساعت 2:37 صبح

خیلی سخت بود.خیلی سخت بود تا بتوانم دعوای بین بچه‏های موجود در خانه‏ی مادر بزرگ را آرام کنم.ماشالله ...نمی‏شود خشم بچه ها را کنترل کرد.وقتی عرفانه با محمد حسین دعوا می‏کند؛امیر حسین جانب محمد حسین را می‏گیرد.آنوقت کتک های جانانه‏ی عرفانه که نثار این دو پسر می‏شود ، واقعا دیدنی می‏شود.کاش دوربین فیلمبرداری را همراه خود برده بودم.دیدن دعوای بچه های 5 ساله واقعا جالب است.به خصوص که عرفانه دخترعمو باشد و آن دو پسر عمو و طبیعتا پشتیبان هم.نمی‏دانم وقتی این سه کودک بزرگ شوند،آیا کودکی‏های خود و همینطور کتک‏های خورده شده، به یادشان می ماند؟کنترل کردن خشم کودک واقعا مهارت می‏خواهد.اینجا تازه می‏فهمم که چقدر مهمه من به عنوان مادر بتوانم درسم را کامل و خوب بیاموزم.البته به آنها ...نه به خودم...امشب شب سختی را گذراندم.برایم مهم است که محمد حسین بتواند ضمن داشتن محبت ، بتواند خشم خود را نیز کنترل کند.فکر می‏کنم این طبیعی باشد که پسری زیر بار کتک نرود؛ مخصوصا اگر کتک از ناحیه دختری به سویش اصابت کرده باشد...



لیست کل یادداشت های این وبلاگ