سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسا خویشاوندی که از بیگانه دورتر است، و بسا بیگانه ای که از خویشاوند، نزدیک تر است . [امام علی علیه السلام]
 
چهارشنبه 86 بهمن 3 , ساعت 8:24 صبح

سلام...
تا حالا شده بشنوید که بگویند:
«فلانی را دیدین؛مذهبی نیست.اما راستگوست.ما تا حالا ازش یه دروغ هم نشنیدیم.»
«فلانی اهل نماز نیست.اصلا اعتقادی به این چیز‏ها نداره؛ولی خوش برخورده .خوش‏اخلاقه.»
«آن پسر،دوستم را می‏گم.با اینکه آدم معتقدی نیست؛ اما واقعا آدم با وفاییه.»
برای من سوال شده بود. این صفات‏های برجسته از کجا می‏تواند نشات گرفته باشد.تا اینکه یک روز پایم به جلسه‏ای باز شد که عنوان بحثش این بود...جوانمرد باشیم.
استاد می‏گفت: «آدمها وقتی به دنیا می‏آیند،یک سری صفات خوب و برجسته هم همراهشون هست که اگر در جریان تربیت خانوادگی دستخوش تغییر و تحریف نشوند،در وجود آدمها به طور برجسته دیده می‏شوند.دیدید که حتی در میان لاتها با مرامی دیده می‏شود؟حتی آنها هم مقید هستند که به قولی که می‏دهند ،وفادار باقی بمانند.جوانمردی،وفاداری،صداقت،حسن خلق،حیا،اینها همه‏اش صفات اولیه است.که اگر این صفات اولیه با دین و ایمان گره بخورد ، به طور محسوسی برجسته و روشن می‏شود.آدم آزاده جلوی گناه نمی‏ایستد چون اعتقادی بهش ندارد.اما همین فرد شاید تحمل نکند که در خیابان دعوایی صورت بگیرد و او در آن دعوا مداخله نکند.وقتی این صفات برجسته با دین صمیمی می‏شوند،به طور محسوسی برجسته می‏شوند.دیده می‏شوند.اگر خدای نکرده فردی دینش سست بشود،به ناگاه خواهید دید تمام آن ارزشها هم به شدت زمین می‏خورد.چون تمام این ارزشها تحت الشعاع دین قرار گرفته بودند.در واقعه‏ی عاشورا دشمان امام حسین (ع)مسلمان بودند.اهل خمس و زکات بودند.منتهی وقتی دینشان سست شد،جوانمردی را هم کنار گذاشتند.وقتی امام بر زمین افتادند آنها چه راحت به حرم اهل امام حمله کردند.حتی از فزند شش ماهه هم نگذشتند.حتی از دختر سه ساله امام هم نگذشتند.»
دارم فکر می‏کنم چه تضمینی هست که وقتی آقایمان مهدی ظهور کنند،ما جا نمانیم؟چه ضمانتی وجود دارد که ما در مقابل امام قرار نگیریم؟
فقط یک راه وجود دارد.مواظب صفات اولیه ام باشم.وقتی امام بیاید بقیه چیز هایی که از دست داده باشم ،بر می گردد.با کمک امام همه‏ی آنها باز می‏گردد.ما مسلمانها محاله که شیطان بتواند ما را وادار کند که نماز نخوانیم.نمی تواند ما را وادار کند که روزه نگیریم.اما نقطه ضعف همین جاست.اینجا که با دوستی قطع رایطه کنیم.یا اخلاق تندی پیدا کنیم.به قول‏مان عمل نکنیم.فقط کافی است دروغ گویی را تمرین کنیم.زمین خوردنمان چه آسان و راحت می‏شود.
راستی چی‏شد که امام به حر گفتند:«ای حر...مادرت بی جهت نام تو را حر نگذاشته است.که تو هم حر در دنیایی و هم حر در آخرت.»
راستی ما جوانمردیم؟رادمرد هستیم؟وفای به عهد داریم؟صادق هستیم؟چی هستیم؟که هستیم؟



لیست کل یادداشت های این وبلاگ