آن زمان که دايي جبهه بود، من هنوز سواد خواندن و نوشتن نداشتم. شايد اگر آن زمان، بزرگتر بودم، اگر زودتر به دنيا آمده بودم، من هم نامههايي از يك رزمنده داشتم؛ يك رزمندهي واقعي؛ نامههايي كه آن رزمنده، براي خود خودم نوشته باشد.
حسرت زجر آوري است...